جدول جو
جدول جو

معنی خلاف ورزیدن - جستجوی لغت در جدول جو

خلاف ورزیدن
(بِ مِ شُ دَ)
مخالفت کردن. راه موافقت نسپردن. تقطﱡر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ / خَ وَ)
مخالفت. مناقضت. ضدیت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تخلف ورزیدن
تصویر تخلف ورزیدن
تخلف کردن، خلف کردن، یا تخلف ورزیدن از وعده. خلاف وعده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تخلف کردن، خلاف کردن، قصور ورزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نقض، تخلّف
دیکشنری اردو به فارسی